قطره های اشکم تنها دارایی من است؛مروارید چشمانم را برای سلامتیت صدقه می دهم!
قطره های اشکم تنها دارایی من است؛مروارید چشمانم را برای سلامتیت صدقه می دهم!
به اوج حسرت ها رسیده ام؛ بـی تـو دل مـن از ایـن غـروب هـم تـنـگ تـر اسـت!
عـاشـقـان تـو بـی کس و تـنـها نمی شوند!
در نـبـودنـت هـوا همیشه غرق دلواپسی هاسـت!
میگوید تحمل همه چیز ممکن است وقتی خدا هست!
وهمیشه هست؛همینجا که ایستاده ایم!
ز ی ن ب
در زیر کدامین آسمان بایستم و دستانم را سوی کدامین آسمان بلند کنم...
و زیر لـب بگویم:خــداکـنــد کــه بـیـایـی!
م ه د ی ج ا ن م
قـنـد در دلـم آب میشود؛ وفتی به طلوع تو در روز های سرد انتظار می اندیشم!
وجود تـب دارم را با آمدنت خـنـک کـن!
سوختن و ساختن در نبودنت سـخـت اسـت...!
راز نگاهت؛ کتاب محبت را به رویم باز کرد و هـجـی کردن واژه ها را یادم داد!
و حالا صفحه ی انتظار کتاب به زیبایی می درخشد!
برایت"و إن یــکــاد" مـیـخوانم...تا از چشم بد در امان باشی!
م ه د ی