آقاسلام
بازمنم خاک پایتان.
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان.
دراین کلاس سرد؛حضورتو واجب است.
این بارچندم است که استاد غایب است.؟
نرگس شکفته است تو را داد میزند...
آقابیا که فاصله فریاد میزند...
این روزها نمیشوداندوهگین نبود.
تب کرده مادرم زغمت مدتی
هذیان مادرم شده <<آقا خوش آمدید>>
امشب دلم عجیب تورا درد میکشد
دستم مدام واژه ی <<برگرد>>می کشد
امضا:دوچشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان
پ.ن
خدایا دست دلم را خودت باز کن دوباره...
دلی پر و دستی خالی