امام هادی

یــکــ نــگاه کـامـل امـــ کــن آقا جــان...

یــاامامــ هــادیــ(ع)

لطف تو

سر عاشق شدنم؛لطفــ طبیبانه ی تــــوست!

شعاع دایره

آقاجان؛

من که در آخرین نقطه ی شعاع دایره ی دوستی تو؛بر خط مماس راه میروم

و تحمل غربت و دوری تو را ندارم...

پس آنها که به مرکز دایره نزدیکــ اند؛چه حالی دارند!!!

یادخدا

عقربه های قبله نما چه لرزانند؛

به هرسمت که میچرخانی میلرزند...وقتی به سمت قبله میچرخد آرام میگیرد

دل هم همینطور است؛وقتی با خـــدا هم ســو میشود؛آرام میگیرد....

نفس

 با بوی عطر حرمت؛نفس میکشم...

ماه شب چهارده

صـــورتــش مـثل ماه شب چهارده میدرخشد

لبخندش از عالم و آدم دل میبرد....

آغوش

آه.....

چــه آرامشی دارد؛به آغـــوش کــشــیدن فـــرزنـــد!

نــرگـس

کــجـــایــی طــلـوع نــرگــس؛عــطـرهـایـــ نـاشـکـیـبــا؟!

باغ دلم

آقاجان؛

بمان بامن؛بمان که باغ دلم بی تو برگریزان است....

خانه دل

بــیــا کــه خـانـه ی دل بــی تــو؛سـخـت ویــران اســت!