تورا میخواهم مولاجان!
تورا میخواهم تا آرام کنی خانه ی دل خراب شده ام را
شرمنده ام که جسارت میکنم؛ارباب خوبم
من کجا و تو کجا....
اما میخواهمت...دست خودم نیست میخواهمت
بـــــــــــــــــیـــــــــــــا
تورا میخواهم مولاجان!
تورا میخواهم تا آرام کنی خانه ی دل خراب شده ام را
شرمنده ام که جسارت میکنم؛ارباب خوبم
من کجا و تو کجا....
اما میخواهمت...دست خودم نیست میخواهمت
بـــــــــــــــــیـــــــــــــا
پاهایم را که در آب میزنم ،
ماهی ها جمع میشوند...
شاید اینها هم فهمیده اند
که یک عمر طعمه ی روزگار بوده ام !
به روز هستم