عاشقی دردسری بود نمیدانستیم....
ای عمه ی امام زمان! کاش در حـــــــرم
یک صبح جمعه لایق دیدار مـــی شـــدم
دخترباس..(*_*)
روزتون مبارک دختران آسمان
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم....
ای عمه ی امام زمان! کاش در حـــــــرم
یک صبح جمعه لایق دیدار مـــی شـــدم
دخترباس..(*_*)
روزتون مبارک دختران آسمان
نامه ی عاشقانه ی خداوند به تمام بندگان
سوگند به روز؛ وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد.که من نه تو را رها کرده ام نه باتو دشمنی کرده ام.(ضحی آیه 12)
افسوس!
که هرکسی را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، اورا به مسخره گرفتی(یـــس آیه 30)
واز تمام پیام هایم رویگردانی(انعام آیه 4)
وبا خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا آیه 87)
ومرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری(یونس آیه 24)
واین درحالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی
و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری(حج آیه 73)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند،چشم هایت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید؛گفتم کمک هایم در راه است
چشم دوختم که ببینم باورمی کنی، اما به من شک داشتی(احزاب آیه 10)
تا زمین با آن وسعت برتو تنگ آمد پس حتی از خودت هم تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری،
پس من بسوی تو بازگشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی که من مهربانترینم در بازگشت(توبه آیه 118)
هر چی بچه دار می شدم،برام نمی موند.یا توی نوزادی می مرد، یا توی کودکی.
نذر حضرت زهرا(س) دو تا بچه برام موند.یه دختر یه پسر.
اسم پسرم رو گذاشتم احمد.
جنگ که شد مثل بقیه احمد هم رفت جبهه.خیلی حضرت زهرایی بود.
یه پارچه داده بود به خواهرش گفته بود:«این رو بدوز روی جیب پیراهنم»
روی پارچه نوشته بود:« یا فاطمه زهرا(س) »
با همون لباس رفت جبهه و شهید شد.
جنازه اش هم نیومد، جنازه اش موند توی شلمچه....بی مزار موند شبیه حضرت زهرا(س)....
راوی: مادر شهید احمد احمدی زاده
یکى از اصحاب نزدیک امام جعفر صادق علیه السلام به نام زید شحّام حکایت کند:
روزى به همراه عدّه اى در محضر پربرکت آن حضرت بودیم ،
یکى از شعراء به نام جعفر بن عفّان وارد شد و حضرت او را نزد خود فرا خواند و کنار خود نشانید و فرمود:
اى جعفر! شنیده ام که درباره جدّم ، حسین علیه السلام شعر گفته اى ؟
جعفر شاعر پاسخ داد: بلى ، فدایت گردم .
حضرت فرمود: چند بیتى از آن اشعار را برایم بخوان .
همین که جعفر مشغول خواندن اشعار در رثاى امام حسین علیه السلام شد،
امام صادق علیه السلام به قدرى گریست که تمام محاسن شریفش خیس گردید؛
و تمام اهل منزل نیز گریه اى بسیار کردند.
سپس حضرت فرمود: به خدا قسم ،
ملائکه مقرّب الهى در این مجلس حضور دارند و همانند ما مرثیّه جدّم حسین علیه السلام را مى شنوند؛
و بر مصیبت آن بزگوار مى گریند.
آن گاه خطاب به جعفر بن عفّان نمود و اظهار داشت :
خداوند تو را به جهت آن که بر مصائب حسین سلام اللّه علیه ،
مرثیّه سرائى مى کنى اهل بهشت قرار داد و گناهان تو را نیز مورد مغفرت و آمرزش خود قرار داد.
بعد از آن ، امام علیه السلام فرمود:
آیا مایل هستى بیش از این درباره فضیلت مرثیّه خوانى و گریه براى جدّم ، حسین علیه السلام ، برایت بگویم ؟
جعفر بن عفّان شاعر گفت : بلى ، اى سرورم .
حضرت فرمود: هرکس درباره حسین علیه السلام شعرى بگوید
و بگرید و دیگران را نیز بگریاند، خداوند او را مى آمرزد و اهل بهشت قرارش مى دهد.
دم در که میری این سطل زباله را هم ببر. - چشم خانم!
ماشین شهرداری که آمد می برم.
نگاه معنادار همسر را که دید گفت:
بوی زباله همسایه ها را اذیت می کند.
ما نباید کاری کنیم که همسایه ها آزار ببینند.
همسفر زندگی اش می گفت که اگر بخواهم از دقت در رفتارش با همسایه ها بگویم مثنوی هفتاد من کاغذ است.
شهید محمد علی رجایی
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا
وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.
آیه شماره 24 از سوره مبارکه الرعد
بهترین سرانجام
سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ
فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
ترجمه:
درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستى چه نیکوست
فرجام آن سراى.
تفسیر:
سرچشمه همه کمالات صبر است. «بما صبرتم» صبر در پایان هشت نشانه و
کمال براى اولوا الالباب بیان شده وفرشتگان نیز اساس درود خود را صبر مؤمنین مىدانند.
سلام کردن به هنگام ورود، شیوهى فرشتگان است. «یدخلون علیهم،
سلام علیکم»
بهشت «دارالسلام» است. چون فرشتهها از هر سو بر بهشتیان سلام
مىکنند. «من کل باب سلام علیکم»
به کسانى که پایدارى وپشتکار دارند احترام
بگذاریم. «سلام علیکم بماصبرتم»
در نظام الهى حتى بکار بردن کلمات ودرود وتبریک
نیز بر اساس یک مبنا و حکمت (ایمان و عمل) است نه تملق و گزافه.
«سلام علیکم بما صبرتم»