تنها تو مگر خوب مرا بار بیاری؛
ازخود عمل مورد تأیید ندارم...
میزنم به خیابان
و پایم را به پیشانی ام میکوبم؛
من لج این جاده را که از هیچ طرف
به تو نمیرسد؛در میاورم.....
هوایت که میزند به سرم دیوانه ام میکند...
وقت هایی هست که دلم
جز به بودنت رضایت نمی دهد؛
از کجا بیاورمت؟دلتنگی زبان نمی فهمد....!