خورشیدمنظومه آل یس

سینه آتش گرفته ام را به حراج گذاشته ام؛مرا بخریدای روزهای خاکسترگرفته...

رهایم کنید در رنج بی حساب دوری....

خورشید منظومه آل یس؛کدامین مدار گرد سیمای آسمانی تو می گردد؟!

قنوت

قنوت نمازم به التماس درآمد

چه میشود که مرا خیری از دعای تو باشد!

رنگ عشق

میخواهم تابه وسعت نامت بنگارم؛اما نمی توانم.نام تو وسعتی نامتناهی است؛که من را توان رسیدن به آن نیست...

تنها میتوانم کلماتی آغشته به رنگ عشق تقدیمت کنم!میلادت مبارک*

یامولا...یا امام حسن عسکری(ع)

گاهی دور گاهی نزدیک

خـدایــ من!گاهی کوچک و گاهی بزرگ می بینمت؛این تونیستی که  بزرگ و کوچک میشوی؛منم که گاه نزدیک میشوم و گاه دور!

سایه روشن

تمام سایه روشن های احساسم با آرامش مهتابی تــو پر میشود!

دریای عشق

نمیدانم چگونه تفسیرت کنم؛ ای زیباترین!

نه بیان را توان قدم گذاردن در بلندای معرفت توست و نه قلم گویای بی کرانگی ات...ای پهناورترین دریای عشق!

"حـبـیـبـی یـاحـسـیـن"

کبوتر

چــه خوش خیالم که خودم را کبوتر حرمت فرض میکنم...

"یاغریب الغربا"

گم گشته

تو را با کدام نام صدا بزنم تا این دل بی قرار آرام بگیرد؟!

ای دل نسوز و بگذار  تا بسازم با نام یوسف گم گشته ام...

وسعت دل

شبی به خلوت من هم بیا؛دلم تنگ است؛

به وسعت همه ی گریه ها دلم تنگ است.....

سفر

دیگـر بس است؛آقای من از سفر بیا...
دلم غـرق نیاز و حسرت و آه است؛بـیا...